اطلاعات همه چیز است. اطلاعات در هـر گونـه تـلاش انـسانی از جملـه کـار و آمـوزش نقـش محوری دارد.
به اعتقاد دانشمندان اطلاعات، فرایندها و نظامهـای اطلاعـاتی بـر انـواع گونـاگون اطلاعات برای پاسخ به نیازهای گوناگون اثر میگذارند.
چشمانداز اطلاعاتی با توجه بـه سـطحی که اطلاعات در آن پردازش میشود در مقیاس خرد یا کلان بررسی میشود.
به این ترتیب حـوزه اطلاعات نیز متغیر میشود. حوزه اطلاعـات ترسـیمکننـده رونـدی اسـت
کـه در هـر موقعیـت و وضعیت انسانی، چه حرفهای و چه شخصی رخ می دهد.
محتوا اطلاعاتی است که به کار بسته می شود :
در دنیای کامپیوتر افراد کم و بیش پیرامون تعریف داده توافق دارند. دادههـا قطعـات کـوچکی
از اطلاعات معانی گوناگونی دارد. همۀ شـکلهای رایـج ارتباطـات ثبـت و ضـبط شـده را مـیتـوان اطلاعات نامید.
انواع متن مانند مقاله، کتـاب، و اخبـار؛ انـواع صـدا ماننـد موسـیقی، مکالمـات، و خواندن؛ انواع تصویر مانند
عکس؛ انواع فایلهای حرکتی مانند ویدئو و انیمیشن؛ و انـواع فایل هـای کامپیوتری برخی از انواع این شکل های رایج هستند.
اطلاعات، دگرگونی ها، و تولیدات اطلاعاتی :
اطلاعات دانشی است که انسان هنگام انتقال آن به دیگران، آن را دگرگـون مـیسـازد.
در واقـع دانش قابل دیدن یا شنیدن بهصورت کلمات چاپی یا شنیداری است.
از دیدگاه کاربر، اطلاعات عبارت است از آنچه که فرد هنگام نیاز به افزودن یـا ارتقـای دانـش برای تأثیرگذاری
به آن نیاز دارد، در دنیای بیرونی خود آن را جستوجو و به آن توجـه مـیکنـد و
پس از یافتن آن را به دانش تبدیل میکند. تبدیل دانش به اطلاعـات شـامل کـار بـسیار زیـادی است که فرد
دیگری پیش از پیدایش گونه های متداول ارتباطات ضـبط شـده، انجـام داده اسـت.
نتیجۀ نهایی این فرایند تولیدات اطلاعاتی نامیده میشود کـه بـهطـور گـسترده شـامل تولیـدات دیداری
یا شنیداری، به صورت چاپی یا الکترونیکی برای استفاده از اطلاعات اسـت.
تلاقـی فکـر فرد و اطلاعات در تولیدات اطلاعاتی نمودار میشود و محصولات جدیدی را عرضه می کند.

مؤلف یا خالق اطلاعات، پیش از آنکه کسی آن را مشاهده کند،
آن را سرشار از هویت و زمینـه میداند. بنابراین، برخلاف داده، اطلاعات به صورت قالبهای کوچـک جداگانـه
بـا سـاختار و رفتـار مشابه پدیدار نمی شوند. اطلاعات همانند گفتوگو همواره در جریان است و هیچگونه آغاز،
پایـان، یا مشخصۀ معمولی ندارد. هر فردی که به نوعی با اطلاعات کار میکند
تداوم آن را با مـسئولیت خویش به هم می زند. به این ترتیب فرد جدید پیرامون آنچه
که به محتوای اطلاعات می افزایـد یـا از آن میکاهد مسئولیت دارد.
هنگامی که اطلاعات خام شکلی قابل استفاده پیدا کند و یک یا چنـد هـدف بـرای آن در نظـر گرفته شود، به محتوا تبدیل می شود.
ارزش محتوا بر مبنای آمیزهای از شکل قابل اسـتفاده اصـلی و کاربست، موجود بودن، بهکارگیری، سودمندی،
شناسایی علامت تجاری، و بیمانندی آن است. اطلاعات گذرا محتوا نامیده نمی شوند. اطلاعات زمانی به محتوا تبدیل می شوند کـه شخـصی
آن را بگیرد و سعی در بهکارگیری آن داشته باشد.
فرد با افزودن لایـهای از دادههـای اطـراف، آن را به کار می بندد.
این روکش دادهای بهطور معمول اطلاعات را توصیف و زمینه ای را برای مطـرح برسد، اما چنین نیست.
با تمرکز دوباره از ماهیت اطلاعات به کاربرد عملی آن، دنیایی از امکانـات برای اعمال دورنمای داده به اطلاعات به روی ما گشوده میشود.
هستۀ اصلی دورنمای داده ایـن است که اگر چه نمی توانید اطلاعات را بـه عنـوان داده بـه حـساب آوریـد،
مـیتوانیـد اسـتفاده از اطلاعات را داده به حساب آورید. هنگام استفاده از اطلاعات آن را در قالب آسان کننـده ای
کـه آن را فراداده می نامیم، قالب بندی می کنیم تا بتوانیم از کامپیوتر برای مـدیریت آن بهـره منـد شـویم.
حضور انسان ها برای ایجاد اطلاعات و فهم فرضیات آسان کننده پوشـش دهنـده اطلاعـات الزامـی هستند،
اما پس از آن مرحله، کامپیوتر به تنهایی کافی اسـت و
اطلاعـات را بـه شـیوهای معنـادار توزیع می کند.
کامپیوتر نیاز ندارد چیزی درباره خود اطلاعات بداند، تنهـا کـافی اسـت بدانـد کـه انسان چه وضعیتی را به اطلاعات مربوط می کند.
نسخۀ مبتنی بر وب فرهنگ لغت وبستر محتوا را چیزی که شامل شده است، تعریف مـی کنـد
(۲۰۰۸ Dictionary Online s’Webster Merriam) .این تعریف دیـد روشـنی از محتـوا
مطرح می کند. چیزی که چیز دیگری را دربر می گیرد. شما با تغییر موضوع از اطلاعات بـه محتـوا
از توجه به یک چیز به توجه به قالب آن تغییر وضعیت می دهید. اگر محتوا همان اطلاعات بهکـار بسته شده باشد،
اولین سئوالی که پیش مـی آیـد ایـن اسـت کـه چـه کاربـستی؟ منظـور از نظـم بخشیدن به اطلاعات چیست؟
بسیاری از پروژه های مدیریت محتوا به شکل حیـرت آوری بـه ایـن سئوال پاسخ درستی نداده اند.
یا بهطور دقیق تر تمام پروژه ها هدفی دارند، اما هـدف بـه محتـوای مرتبط با پروژه ربطی ندارد.
به همین دلیل باید برای تعریف پروژه بـه ایـن سـئوال کـه هـدف از محتوایی که قرار است
ما تدارک ببینیم چیست؟ پاسخ دهیم. اگر پاسخ بی کم وکاسـت
و مـشخص باشد، خودبه خود به این مسئله مـی رسـیم کـه چگونـه محتـوا را بـرای بـرآوردن هـدف های
خـود سازماندهی کنیم. به هر حال هدف مناسب هدفی ویژه و سنجیدنی است. زمانی که هدف های خود را سازماندهی می کنید،
در واقع محتوای پشت آنها را سازماندهی می کنید. بعد از اینکه هدف های مجزای شما به صورت
یک کل منسجم درآمدند، فرایند کامل است و می توانیدآنهـا را در یک سئوال ساده و کامل مطرح کنید.
بازدیدها: 0