نقطه از دیدگاه ریاضی، عنصری اســت که طول و عرض و ارتفاع ندارد و فضایی را اشــغال نمی کند
ولی از دیدگاه هنرهای تجســمی عنصری بصری اســت
که در خود انرژی ذخیره دارد و قادر است توجه هر چشمی را جلب نماید.
طبیعی ترین و معمول ترین شــکلی که برای نقطه می توان قایل شد گرد بودن است. طبیعت تمایل خاصی
به تولید صورت های گرد و کروی دارد و نقاط به اشکال دیگر از جمله مربع و مثلث مصنوع دست انسان اســت

و تقریبا به صورت طبیعی دیده نمی شــود. به همین دلیل تصور همه ی ما از شکل
نقطه دایره ای کوچک اســت در حالی که نقطه به سایر شکل های هندسی و غیرهندســی نیز ظاهر می شود.
مانند مربع، چند ضلعی، مثلث، بیضی و یا اثر پا روی برف، اثر انگشتان بر صفحه ی کاغذ،
پرنده ای در آسمان، ستاره ها و… نقاط موجود در طبیعت همواره منشا الهام هنرمندان در خلق آثار هنری قرار می گیرند.
نقطه ســاده ترین و تجزیه ناپذیرترین عنصر در ارتباط بصری است
و در زبان هنرهای تجسمی عنصری است کاملا ملموس و بصری که بخشــی از اثر تجســمی را تشکیل می دهد
و دارای شکل و اندازه ی نسبی است.
منظور از نسبی بودن نقطه این است که وجود نقطه به کادری که درون آن قرار می گیرد مربوط است.
مثلا تکه ای ابر در آسمان از دور نقطه محسوب می شود
ولی اگر با وسیله ای بتوان به آن نزدیک شد به سطح تبدیل می شود. زیرا سطح بزرگی از کادر نگاه را اشغال می کند
از آن جا که نقاط بصری انرژی و تأثیر ویژه ای را در فضای پیرامون خود منتشــر می کنند
وجود نوعی ارتباط میان آن ها برای ایجاد تأثیر مثبت
و هماهنگ الزامی است. در غیر این صورت در اثر عدم ارتباط میان آن ها نوعی
به هم ریختگی ایجاد خواهد شــد که مانع از تأثیرگذاری آن بر مخاطب می شود.
از برخــورد دو خط با هم یک نقطه ی تاکید به وجود می آید. همین خاصیت را در محل مجموعه ای از خطوط می توان مشاهده کرد.
در نتیجه نقطه به منزله ی یک عنصر تصویری می تواند برای نشان دادن مفهوم تاکید مورد استفاده قرار گیرد.
بازدیدها: 1